- بازدید : (5236)
باران یعنی... اشکهای خدا... برای آدم های روی زمین.. یعنی حرف های خدا... برای انسان های فراموشکار... که بنده ام تنهایی...؟ بنده ام مایوسی...؟ مگر تو مرا نداری... با من حرف بزن ... با من بگو از دردهایت... گوش می کنم به بغض هایت... میشنوم ناله هایت را.. مرهم میشوم غصه هایت را... گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم گفتی: فانی قریب من که نزدیکم (بقره/186) خاطرات دانشگاهم بروزه. اینجا بخونید.
- زمان انتشار: یک شنبه 2 آذر 1393
-
نظرات()
کاش دنیا می فهمید.. توان و تحمل هر کس را... می فهمید مثلا من... طاقت دلتنگی را ندارم... تحمل دوری را ندارم... تاب اینکه تو را... فقط میان قاب چوبی روی میز.. یا صفحه ی مانیتور ببینم را ندارم... اینکه دیگری تو را ببیند و من فقط آه بکشم را ندارم... از تو تعریف کنند و من بغض کنم را ندارم... کاری بکن... کاری بکن که سخت دلتنگم.... اربابم.... از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟ بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟ اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید محشر الله الله است می دانی چرا؟ ادامه شعر در ادامه مطلب
- زمان انتشار: چهار شنبه 7 آبان 1393
-
نظرات()