نمازهایمان اگر "نـمـاز" بود که موقع سفر، دوق نمی کردیم از شکسته شدنش!
نمازهایمان اگر "نـمـاز" بود که رکعت آخرش اینقدر کیف نداشت!
نمازهایمان اگر "نـمـاز" بود که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر،تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان کس!
نه نمازهایمان "نـمـاز" نیست...
اگر "نـمـاز" بود یک کارواش قوی می شد و با فشار می شست از دلمان همه ی سیاهی ها را،لکه ها را!
اگر "نـمـاز" بود می شد کیمیا و مس وجودمان را تبدیل می کرد به طلا
اگر "نـمـاز" بود می شد پل،می شد پناهگاه،می شد دارو،می شد مرهم،می شد میعادگاه...
- زمان انتشار: شنبه 26 مهر 1393
-
نظرات()